اینترنت خونه جدید وصل شد امیدوارم دیگه تنبلی نکنم و مشغله روزمره از وبلاگ نویسی دورم نکنه . به تولد عزیز دل مامان چیزی نمونده باورم نمی شه پسر کوچولوی مامان به زودی یک ساله میشه انگار همین دیروز مثل یک موش کوشولو از بیمارستان اوردیمش خونه.نفسم هر روز که میگذره به چشمم عزیزتر و بامزه تر میشه .به نظرم همه چیزش بامزس و کلی ذوقش می کنم چه کار کنم مامانم دیگه اگه من نگم قربون دست و پای بلوری بچم پس کی بگه.
اینجا که دوست و اشنای اونجوری نداریم دلم می خواست لندن بودیم و یک مهمونی بزرگ برای تولد یک سالگی پسری میدادم اما حیف حالا ببینم اینجا کیا رو می شه پیدا کرد فکر کنم باید اگهی بدم به تعدادی بچه متخصص در بالا و پایین پریدن ،شلوغ کاری ، کیک خوردن ، دست زدن برای شرکت در جشن تولد نیازمندیم.
+ نوشته شده در Sat 24 Apr 2010 ساعت 1:59 توسط گلبانو
|